بروزرسانیشده در تاریخ 1402/04/23
کتاب قانون 10 برابر برای کارآفرینانی که قصد دارند موفقیت خودشون رو تضمین کنن، نکات مهمی داره. این کتاب برای کسانی که از بزرگ فکر کردن میترسند و یا افرادی که به کم قانع نمیشن، راهنمای بسیار مناسبیه. گرنت کاردون نویسنده، سخنران، کارآفرین و متخصص آموزش فروش که راه و رسم فروش بیشتر و پیشرفت در کسب و کار رو به شرکتهای سراسر جهان آموزش داده؛ این کتاب یعنی قانون ۱۰ برابر سومین کتاب پرفروش اونه.
گرنت کارتون تو این کتاب میگه که اگه ما به دنبال موفقیت فراتر از حد تصور هستیم و میخوایم توی میدان رقابت پیروز میدان ما باشیم، مجبوریم که ده برابر بیشتر از رقبامون برای رسیدن به اهداف و برنامههامون تلاش کنیم.
قانون ۱۰ برابر به این معناست که ده برابر بیشتر زمان و انرژی بذاریم تا نتایج و دستاوردهایمان ده برابر بشن. ده برابر بیشتر سرمایهگذاری کنیم و ده برابر بیشتر پیشرفت کنیم.
اهدافتون رو ۱۰ برابر کنید
اهدافمون باید ده برابر بزرگتر از اون چیزی باشه که انتظارش رو داشتیم، اون موقع نتایجی که به دست میاریم ده برابر بیشتر از چیزی که فکرش رو میکردم. البته اگه میخواین که به این نتایج بزرگ توی کسب و کارتون برسین باید 10 برابر بیشتر از رقباتون تلاش کنید.
پس مثلا اگه میخواین محصولتون رو به صورت تلفنی بفروشین و فکر میکنید که اگه با 10 مشتری در روز تماس بگیرین کافیه با این نکتهی شما باید تماس با 100 مشتری رو هدف امروزتون قرار بدید تا به نتایج شگفت انگیزی برسید.
آرزوهای بزرگ داشته باشین و هدفتون رو فراتر از رویاهاتون در نظر بگیرید
شاید احمقانه به نظر میاد رسیدن به هدفتون خیلی راحت باشه، ممکنه حتی بعد از رسیدن به هدفتون احساس ناامیدی کنید و اگه شکستم بخورین، احساس سرخوردگی و بیارزشی کنید.
به اعتقاد گرنت کاردن بهتره که در راه برآورده کردن یک انتظار خیلی بالا شکست بخوریم تا اینکه به یک هدف معمولی برسیم.
مثلا اگه شما رویاتون نویسنده شدن است، باید خودتون رو برای نوشتن یک رمان آماده کنید و این هدفتون باشه، نه نوشتن یک داستان دو صفحهای.
تا حالا در مورد چهار درجه از عمل چیزی شنیدین؟ این مفهوم به این اشاره داره که وقتی با یک موقعیت چالش برانگیز روبرو شدیم به یکی از این چهار روش میتونین عمل کنید.
شما میتونین هیچ کاری نکنید، تسلیم بشین، کار معمولی انجام بدید یا دست به کاری بزرگ بزنید، روش آخر کلید موفق شدنه.
برای اینکه این اصول رو در زندگی واقعی ببینین از دید کودکان بهش نگاه کنید، وقتی اونا با یک چالش روبرو میشن برای حلش از تمام توانشون مایه میذارن، بنابراین از اونا الگو بگیریم.
به جای اینکه مشخص کنید چند ساعت برای کار وقت بذارین، فقط زیاد کار کردن را به عادت تبدیل کنید.
اگه میخواین محصولی رو به یک نفر بفروشید، از جونتون برای قانع کردن اون شخص مایه بذارین و تا وقتی که محصولتون رو نفروختید عقب نکشین.
برای گرفتن نتایج بزرگ باید هر چیزی رو که دارین وسط بذارین. طبق قانون ۱۰ برابر وسط گذاشتن همه چیز یعنی: برای رسیدن به هدفتون تلاش، انرژی و ایدهها رو سرمایهگذاری کنید؛ وسط گذاشتن همه چیز به این معنی که برای پیدا کردن راه حل برای مشکلات باید خارج از چهارچوب فکر کنید.
اگر اهداف ده برابر انتخاب کنید با مشکلات بزرگی روبرو میشن، این مشکلات افراد متوسط را از پا درمیاره؛ شما باید هوشمند باشین و از ذره ذرهی انرژی و تلاشتون استفاده کنید تا موفق بشید.
برای رسیدن به موفقیت میانبری وجود نداره
اگه میخواین به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کنید، باید مسیر سختی را پشت سر بذارید. موفق شدن اصلا راحت نیست میتونیم به ثروت دست پیدا کنیم اما این مستلزم تلاش و کوشش خستگی ناپذیره. مسولیت ۱۰۰٪ زندگیتون رو به عهده بگیرید، توی مسیر اهدافمون اگه بخوایم خودمون رو قربانی بدونیم و تسلیم سرنوشت بشیم، مطمئنا نمیتونیم به موفقیت برسیم.
این رو بدونین که تا وقتی که از دست روزگار، تقدیر یا هر چیز دیگهای گله و شکایت کنین و خودتون رو قربانی بدونین به هیچ دستاوردی توی زندگیتون نمیرسید.
موفقیت چیزی نیست که براتون اتفاق بیفته، بلکه چیزیه که شما با تلاشتون اون رو محقق میکنید. برای موفقیت باید کارهای بزرگ انجام بدین، وقتی خودتون رو برای کارهای بزرگ آماده میکنید، فرصتهایی رو میبینید که قبل از این اصلا اونها رو نمیدیدید.
اگر توی زندگیت هیچ مشکلی ندارید مطمئن باشین که اهداف بزرگی توی سرتون نیست و کارهای بزرگی انجام ندادین.
بترسیم اما حرکت کنیم
وقتی میخوایم کارهای بزرگی انجام بدیم و اهداف بزرگی داریم، قطعا ذهن ما میترسه و ما رو مجبور میکنه که اون رها کنیم ولی ما وقتی میدونیم که موفقیت به این راحتیا نیست، نباید از پذیرش مسئولیت و تلاش ده برابری عقبنشینی کنیم و به متوسط بودن قانع بشیم، باید دل به دریا بزنیم و ترس خودمون رو مدیریت کنیم.
گرنت کاردون میگه:
کنترل کردن احساس ترس کار سادهای نیست، اما برای خلق موفقیت امری ضروریه، شاید وجود ترس مانع از این شده باشه که پولتون رو سرمایهگذاری کنید، به مشتری مهمی زنگ بزنید یه شهر دیگهای برای یک موقعیت کاری خوب سفر کنید و یا رابطهی خوب رو به مرحلهی جدیتری برسونید.
همهی ما ترس را تجربه میکنیم اما چیزی که زندگیتون رو به کلی تغییر میده اینکه چگونه نسبت به این ترس واکنش نشون میدیم؟ ترس شاخصی عالیه که افراد ثروتمند و موفق اون رو به عنوان سیگنالی برای فراتر رفتن از اهداف الانشون در نظر میگیرند.
نگرشتون رو نسبت به انتقاد عوض کنیم
وقتی ما در مسیر موفقیت هستیم افراد زیادی از مسیر و طرز فکر ما انتقاد میکنند، باید بدونیم که این انتقادها نشونهی اشتباه بودن مسیر ما نیست بلکه دقیقا برعکس نشونهی اینکه توی مسیر درستی هستیم، مثلا شخصی رو در نظر بگیریم که با شغل ثابت و با جایگاه عالی خودش رو رها میکنه تا کسب و کار شخصی خودش رو راهاندازی کنه، تو این مسیر اعضای خانواده و دوستان انتقادهای زیادی میکنن ولی این نشونهی اشتباه بودن مسیرش نیست بلکه داره توی مسیر موفقیت قدم میزاره.
اگه مثل بقیه باشیم و هیچ کاری نکنیم دلیلی نداره که افراد سد راه ما بشن و از ما انتقاد کنند، خاصیت کارهای بزرگ اینکه انتقاد برانگیزه.
یکی از قاعدههای این کتاب اینکه براساس میزان انتقادی که به ما میشه میتونیم موفقیت خودمون رو بسنجیم و اون رو ارزیابی کنیم.
کنترل روز کاری و احساساتتون رو در دست بگیرید
خیلی از افراد نگران مدیریت زمانشون هستند زمان محدوده، اما شما باید این نگرش رو در خودتون ایجاد کنین که انجام هر چیزی ممکنه.
استراتژی موثر اینکه در زمان کمتر کار بیشتری رو انجام بدید. ببینیم چقدر وقت دارین و بعد سخت کار کنید و زمانتون رو بودجهبندی کنید.
در این مسیر احساستون بسیار مهم هستند، احساساتی مثل ترس که گفته شد و غرور میتونن شما را عقب نگه دارند ترس از ریسک میتونه جلوی موفقیت شما رو بگیره، غرور بیش از حد هم شما رو از بازخورد گرفتن بیزار میکنه؛ وقتی با این احساسات روبرو شدید، کار شما اینکه از کنترل خارج نشین و به حرکت به سمت هدفتون ادامه بدین.
هدفتون رو چطور انتخاب میکنید؟
توی این مسیر کاری که نباید انجام بدیم اینکه راه کسانی رو دنبال کنید که اهدافشون رو به خاطر چیزی انتخاب کردن که از طرف جامعه بهشون تحمیل شده، مثلا همیشه به افراد گفته شده که رضایت مشتری اهمیت بالایی داره اما اکثر شرکتها از همون اول مشتریهای زیادی ندارند، پس در اینجا هدف باید بزرگ کردن دایرهی مشتری هاشون باشه.
با ذهنیتی که از این کتاب به دست میاریم شما نباید از رضایت پایین مشتری ترسی داشته باشید، چون شما همیشه فراتر از انتظارشون ظاهر میشید، در نتیجه انرژیتون رو میتونید صرف پیدا کردن مشتریهای جدید کنید، برندهای بزرگ جلب مشتری رو نسبت به رضایت مشتری در اولویت قرار میدن اونا میدونن که هرچی آدمای بیشتری در مورد برندشون صحبت کنن، مشتریهای بیشتری به سمت خودشون جلب میکنند.
در ادامه این مسیر شما باید اسم و برند شرکتتون رو به عنوان بزرگترین داراییتون در نظر بگیرید و روی یادآوری اون تمرکز کنید، مثلا وقتی مردم به خدمات حمل و نقل و تاکسی فکر میکنن به یاد اسنپ میافتند کاری رو انجام بدیم که این شرکتهای موفق انجام دادن و محصول یا خدمتتون رو با افتخار تبلیغ کنید.
خلاصه کتاب قانون 10 برابری
آقای احمد کلاته هم زحمت ترجمه کتاب قانون 10 برابری رو کشیدند. اگر کتاب صوتی قانون 10 برابری را خواستید، پیشنهاد میکنم اشتراک دائمی 365 بوک نوین آکادمی را تهیه کنید تا به تمام خلاصه کتابهای برتر دنیا دسترسی داشته باشید. این کتابها به شما کمک میکنن در تمام زمینههای زندگی، اطلاعات و مهارت کسب کرده و روز به روز پیشرفت کنید.
دیدگاهتان را بنویسید